جدول جو
جدول جو

معنی دره بیضاء - جستجوی لغت در جدول جو

دره بیضاء
(دَرْ رَ یِ بَ)
مروارید سفید. گوهر سپید، در اصطلاح عرفانی، عقل اول، چنانکه آن را روح القدس و عرش مجید و لوح قضاو ام الکتاب و قلم اعلی و روح اعظم و ظل اول و عقاب هم نامند. (از فرهنگ مصطلحات عرفا از تاریخ تصوف ص 645). و رجوع به دره البیضاء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان ابسرده بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 22هزارگزی شمال چقلوندی و 12هزارگزی باختر راه فرعی چقلوندی به بروجرد، با 180 تن سکنه آب آن از چشمۀ بردبل و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ بیرالوند هستند و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دُرْ رَ تُلْ بَ)
مروارید سپید. گوهر سپید، در اصطلاح تصوف عقل اول. (تعریفات جرجانی). و رجوع به درۀ بیضاء شود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان اورامان شهون بخش پاوه شهرستان سنندج. واقع در 3هزارگزی جنوب پاوه و کنار راه پاوه به روانسر، با 171 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا